
کاش عینکی بر چشمانت بودم تا هر روز نظاره گر آن چشمان قشنگت بودم.
کاش دستکشی بودم تا در روزهای یخی با عشق شعله ورم دستان سردت را گرم
می کردم.
کاش کلاهی بودم تا نوازش گیسوان پریشانت را از باد خدایی می گرفتم.
و در آخر؛
کاش قلمی بودم تا با نوازش دستان مهربانت خاطرات عشقی فروزان را بر روی دفتر قلبت حکاکی می کردم.
آخه به خدا من تو دنیا به جز چشمهای ناز و دستای گرم
گل مریمم چیزی ندارم